گزیده ای از کتاب ادبی خیال پرداز نشر ورا... ترس از تنهایی و تنها ماندن در جهان امروز انسان را چنان درگیر خویش ساخته است که برای رهایی از این تنهایی به هر موقعیت ناشناختهای چنگ میزند انسان امروز عشق را نه احساسی برای شادمانی که تنها گریزگاه از تنهایی میداند خیال پرداز این ترس را تصویر میکند پاتر تقریباً ۴۱ ساله بود که عاشق لوری بنت شد نمی دانست چرا لوری بنت در پاریس زندگی می کند آن جان کاری داشت و نه به خاطر شخص خاصی آمده بود به نظرش خیلی جوان بود حدوداً نصف سن او آشنایی لوری با تاریخ از جنگ ویتنام شروع می شد و فصل پیدایش تورات را کودکی اش در کانادا می دانست پیوتر که میدانست مدتهاست نه ایمانی برایش مانده نه عشق و نه حتی حق انتخاب از تماشای میراث آزادی بیمهابای او میترسید اینجا پابند پاریس و متکی به ویزا و سیستمی از الطاف مرموز شده بود که پاسپورت لهستانی اش به آن وابسته بود دستانش را با طنابی سست و گره ی خفت بسته بودند اگر ناگهان تکانمیخورد گره محکمتر میشد دامنه حرکاتش محدود بود و می بایست جانب احتیاط را نگه دارد دنیای جدید عشق واهی گسترده تر از حدی به نظر میرسید که بتوان در آن آرامش داشت هرچند لوری آن را به راحتی اشغال کرد عشقش را لائوری مینامید و باعث خنده اش می شد لوری هم نمیتوانست اسم پیوتر را درست تلفظ کند و تلاشی هم نمیکرد پیتر پریتر پاتر و اتر صدایش میکرد و پیوتر هم به همه آنها جواب میداد چرا ندهد اگر گاهی آشکارا در حق پیوتر بی انصافی میکرد به این خاطر بود که نمی دانست کارش از سر بی عدالتی است انتظار داشت پیوتر کوچک ترین تفاوت های بین ویکتوریا بریتیش کلمبیا شارلوت تاون و جزیره پرنس ادوارد را بهطور غریزی بداند اما پیوتر بیچاره از دشت شرقی نامعلومی می آمد که نه جاده داشت و مدرسه و اتوبوس نه آسانسور و نه حتی مرز و این همه به این خاطر بود که لوری نمیتوانست ورشو را روی نقشه پیدا کند لوری می دانست که او شاعر است و معلم و قطعاً او را معرکه می دانست وقتی شعرهایش را در فصلنامه دانشگاه آمریکایی به او نشان داد بی نهایت خوشحال شد این سه صفحه انگلیسی تنها چیزی بود که پیوتر می بایست به کمک آن موانع را پشت سر بگذارد و به سنتهای فرهنگی لوری راه یابد دختر یک نسخه از آن مجله را در پاکت پلاستیکی نگه داشته بود اما تا آنجا که پیوتر میدانست غیر از از روی صفحه چیزی از آن را نخوانده بود هیچیک از این موارد او را ناراحت نمی کرد خدا را شکر که پیوتر را به عنوان عاشق می خواست نه به عنوان شاعر بعد از اولین مکالمه های شان تعجب بیش از این بود که انواع جاده مدرسه و غیره در کانادا وجود دارد اما لوری اغلب از مدرسه شبانهروزی کلیسای انگلستان حرف می زد که او را آنجا ترک کرده و رها کرده بودند و لوری آن را به اردوگاه کار اجباری تشبیه می کرد واقعاً اسمشو نشنیدی پاتر باورکردنی نبود که مرد با این تحصیلات درباره مدرسه بیشاپ پرس یا مدیر معروفش دوشیزه الن جونز نشنیده باشد البته مدرسه بیشاپ پرس با همه مزایای که داشت نتوانسته بود ذهن روشن لوری را با درس هایی چون جغرافیا تاریخ یا حساب ساده خدشه دار کند خط لوری به خط پسر بچه ای می مانست و نمی توانست حتی در زبان خودش کلمات را هجی کند پیوتر نامهای را مدتها چون گنجی نگه داشته بود نامهای که در آن لوری او را فردی واقعاً حساس نامیده بود و خودش را به نوعی گیج ولی در کل خوش رو
نویسنده: میویز گالانت
مترجم: نیلوفر دهقانی نیل
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب خیال پرداز نشر ورا از سری کتابهای ادبی و داستانی به شما علاقه مندان پیشنهاد می کند
گاهی اوقات تجربهی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه میتواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعهکننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیابترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل میگیرند، بیشک در ادامهی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.