عنوان: خرید کتاب بلیدرانر انتشارات نیماژ
کتاب بلیدرانر از مجموعه کتابهای انتشارات نیماژ می باشد که در بخش ابتدایی کتاب آمده است. موج الکتریکی کوتاه و پر انرژی که زنگ خودکار دستگاه تنظیم حالت کنار تخت ریک ریکارد بیرونش می داد بیدارش کرد. از جا پرید جا خرده همیشه از اینکه بدون هشدار قبلی بیدار میشد جا می خورد. پیژامه ای رنگارنگ به تن داشت از تختش برخاست و کش و قوسی به تنش داد. حالا زنش ایران روی تخت خودش چشم های طوسی و آبی حالش را گشود پلکی زد غر غری کرد و دوباره چشم هایش را بست. به زنش گفت درجه پن فیلدت خیلی پایین برات دوباره تنظیمش می کنم تا راحت بیدارت کنه و..... به چیز میزهای من دست نزنی ها دلم نمیخواد بیدار شم صدایش زنگ تلخی داشت. کنار زنش نشست خم شد روش و به نرمی گفت. اگر یکم درجه موجت رو بیشتر کنی خوش و خرم بیدار میشی همین و بس. وقتی تنظیم شروع درجه سی باشه از آستانه ی بیداری رد میشه درست مثل مال من با محبت حرفش را زد چون وقتی درجه تنظیم دستگاه جوش روی دی بود با عالم و آدم سر آشتی داشت به سرشانه های زنش نگاه کرد. ایران گفت اون دست زمخت پلیسیت را بکش کنار. من پلیس نیستم.... حالا داشت از کوره در میرفتم اگرچه دکمه اش را نزده بود. زنش همانطور با چشمهای بسته گفت آره بدتر از پلیسی تو یه قاتلی که برای پلیس ها کار میکنه. من تا به حال بنی بشری را نکشته ام. حالا کج خلقی اش شدت گرفته بود و واقعا از کوره در رفته بود. ایران گفت آره فقط اون اندی های بیچاره رو میکشی. متوجه شدم تو همین که چشمت به چیزی میافته و ازش خوشت میاد بی معطلی پولش شکارم رو پاش میدی. برخاست و همانطور که با قدم های بلند می رفتم که کنسول تنظیم حالاتش ادامه داد به جای اینکه فکر صرفهجویی باشی که بتونی یه گوسفند واقعی بخریم و از شر و گوسفند الکتریکی قلابی که طبقه بالاست خلاص شیم فقط یه حیوون الکتریکی خشک و خالی تموم اون چیزی که این همه سال برای سگ دو زدم. به کنسولش که رسید یک لحظه همان گزینه خاموش کننده تالاموس را فعال کند که حالت خشمش را از بین میبرد یا تحریک تالاموس را که به اندازه کافی عصبانی اش می ساخت تا بتواند حرفش را به کرسی بنشاند. ایران با چشم های دریده و مراقب گفت اگر گزینه سگ اخلاقیت رو فعال کنیم منم مال خودم را فعال می کنم آخرین درجه اش را هم می زنم و اون موقع دعوایی راه میاندازم که پیشش همه دعوا و مرافعه های قبلیمون عشق بازی باشه. اگر دکمه را بزنی هر چه دیدی از چشم خودت دیدی. بزن تا ببینی راست میگم. به تندی از جا پرید طرف کنسول تنظیمات خودش و همانطور چشم درانده نگاهش را دوخت به مرد و مراقب ماند. مرد آهی کشید و با این تهدید عقب نشست دارم گزینه برنامه امروزم رو میزنم.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم ميسازد. معمولا هيچ گزينهاي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نميتواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ بهخصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتابکمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماههاي پاياني سال براي بچههاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتابهايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان ميشود. بانک کتاب بيستک با تخفيفهاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانشآموزان و کنکوريهاي عزيز شرايط ويژهرقم زده است.