عنوان: خرید کتاب سور انتشارات مانیا هنر
کتاب سور از مجموعه کتابهای انتشارات مانیا هنر می باشد که در بخش ابتدایی کتاب آمده است. در اثناء آن مدام به اسامی خانوادههای ساکن این شهر اشاره میشد و این کلمات جادویی عصاره ی همه چیزهایی بودند که ممکن بود مادرم را سر شوق بیاورد. من فقط نام ها را میشنیدم که از دهان دوستم خارج می شوند مثل کسی که به صدای باریدن باران گوش میدهد اما این اسامی برای مادرم گنجینه هایی پر از معنی و خاطره بودند. مادرم در صحبت های روزمره اش با من از لذت چنین مکالمهای بی بهره بود. همین جنبه و فقط همین یکی نه تنها چیزی بود که می توانست مادرم و دوستم را کاملاً به هم نزدیک کند. دوستم پیمانکار ساختمان بود و دهها سال برای ساکنین پرینگل خانه ساخته بود بنابراین شجره و دودمان تمام خانوادههای شهر را از بر بود. برای ساکنین شهر اشاره به نام یک خانواده نام خانوادهای دیگر را تداعی می کرد و این ها نشات گرفته از عادت های همیشگی مردم شهر بود تمام آموزههای فکری و احساسی آنها با حرف زدن درمورد دیگران شکل میگرفت و بدون دانستن اسم ها قطعاً چنین جریانی دشوار می شد. حقیقت دارد که پیر شدن و گرفتگی رگ ها باعث فراموشی همه چیز می شود. بعضی ها معتقدند اسم ها اولین چیزهایی هستند که از یاد میروند اما از طرفی اولین چیزهایی هم هستند که موقع صحبت کردن و با شنیدن اسم های دیگر به یاد آورده می شوند. مادرم و دوستم صحبتی را راجع به یک دختر شروع کرده بودند. دختره.... اسمش چی بود آهان مگان همون که روبه روی دفتر کابانیل ها زندگی میکرد. کدام کابانیل. همون که با دختر ارتولا ازدواج کرد. و این رشته سر دراز داشت گویی هر اسم روزنه ای بود به سوی زنجیرهای از اسامی متصل به هم. قصه ها در طوفانی از اسم ها خورد میشوند و ناتمام میمانند. ماجراهای جنایات قدیمی دزدی ها خیانت ها یا رسواییهای خانواده ها نیمه کاره رها می شوند و قصه دیگری آغاز می شود. این اسم ها برای من هیچ معنایی نداشتن هیچ وقت هیچ معنایی نداشتند. نه به این دلیل که هیچ کدام به گوشم آشنا نبودن برعکس همه این اسامی را بارها شنیده بودم و می شناختم. شاید بتوان گفت همین نام های بی معنی برای من آشنا ترین چیزها در جهان بودند چون از زمان کودکی ام و حتی پیش از آن که بتوانم صحبت کنم آنها را بارها و بارها شنیده بودم. به چند دلیل هرگز نمی توانستم یا شاید خوش نداشتم ارتباط آن اسامی را با آدم ها یا خانه ها بدانم. شاید این بی اعتنایی به نام ها شیوهای بود که من با آن زندگی در شهری را انکار میکردند که تمام آن را در آن سر کرده بودم و حالا با گذر عمر و از یاد بردن اسم ها تناقضی غریب در حال غرق شدن بود تناقض اندوه از دست دادن آنچه هرگز نداشتم. با این حال هنگامی که آنها را از زبان مادرم و دوستم می شنیدم هر نام در گوشم خاطرهای را به صدا در می آورد آوای از خاطرات توخالی.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم ميسازد. معمولا هيچ گزينهاي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نميتواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ بهخصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتابکمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماههاي پاياني سال براي بچههاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتابهايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان ميشود. بانک کتاب بيستک با تخفيفهاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانشآموزان و کنکوريهاي عزيز شرايط ويژهرقم زده است.