عنوان: خرید کتاب من ملاله هستم انتشارات پارس اندیش
کتاب من ملاله هستم از مجموعه کتاب های انتشارات پارس اندیش می باشد که در بخش ابتدایی کتاب این چنین آمده است. پیشگفتار روزی که دنیای من تغییر کرد. من از کشوری می آیم که نیمه های شب استقلال خود را اعلام نموده بود تقریباً زمانی که روح از بدنم جدا شد درست بعد از ظهر بود یک سال پیش من از خانه پدری هم برای تحصیل خارج شدن و دیگر برنگشتم. گلوله طالبان به من اصابت کرد و از قلمرو و پاکستان به بیرون منتقل شدم در حالی که بیهوش بودم گروهی از مردم میگویند من هرگز به خانه پدریم بر نخواهم گشت اما در قلب خود قاطعانه باور دارم که این کار را خواهم کرد دور شدن از کشوری که عاشق آن هستید چیزی نیست که آرزوی کسی باشد. اکنون هر روز صبح که چشمهایم را باز می کنم آرزو می کنم اتاق قدیمی مرا که پر از وسایل خودم از لباسهایم را روی زمین و جوایز مدرسهام را در قفسه ها ببینم در عوض من در کشوری هستند که ۵ ساعت از وطن محبوبم پاکستان و خانم در دو دره سوات فاصله دارد. اما کشورمان قرنها از این کشور عقب است در اینجا راحتی را شما می توانید لمس کنید از هر شیر آب آب سرد یا گرم به دلخواه شما جاری اسلام ها با یک حرکت سوئیچ روز یا شب بدون نیاز به چراغهای نفتی روشن می شوند اجاقهایی برای پخت و پز نیازی نیست کسی برود و سیلندرهای گاز را از بازار بیاورد در اینجا همه چیز بسیار مدرن است و حتی می توان غذای آماده پخته شده در بسته بندی ها را با پیدا کرد اما یک چیز را نمی توان در اینجا یافت آن هم روحیه نوع دوستی و ارتباط عاطفی بین انسانها و مخصوصاً بین همسایگان است البته دلیل آن را خود روانشناسان غربی در زندگی ماشینی و صنعتی مردم اروپا و آمریکا می دانند. وقتی جلوی پنجره هم ایستاده و به بیرون نگاه می کنم ساختمان های بلند جاده های طولانی و پر از وسایل نقلیه را که در سبک های منظم حرکت می کنند پرچین ها و چمن های سبز و مرتب و پیاده روهای مرتب برای قدم زدن را میبینم چشمهایم را میبندم و برای لحظهای به دره خود برمی گردم کوه های بلند پوشیده شده با برف مصارع بسیار سرسبز و رودخانههای فرحبخش لاجوردی و وقتی به مردم سوات نگاه می کنم قلبا لبخند میزنم ذهنم را به مدرسه باز می گرداند و در آنجا دوباره با دوستان و معلمان مجمع می شوند من با بهترین دوستم مومنیبا ملاقات میکنم و کنار هم می نشینیم گوی من هرگز آنجا را ترک نکردم صحبت میکنیم و شوخی میکنیم سپس یادم آمد که در بیرمنگام انگلیس هستم. روزی که همه چیز تغییر کرد سه شنبه ۹ اکتبر ۲۰۱۲ بود بهترین روزها برای شروع زندگی من بود چون اواسط امتحانات مدرسه بود گرچه به عنوان یک دختر کتابخوان به اندازه برخی از کم کلاسی هایم از امتحانات بیزار نبودم. آن روز صبح در مسیر معمولاً طولانی جاده های حاجیبابا سوار خودرو های معمول خود ماشین های ریکا و با رنگ روشن با دود تند دیزلی شدیم. در هر ماشین پنج یا شش دختر سوار شدیم و بالاخره به مقصد رسیدیم. از زمان طالبان مدرسه ما هیچ تابلوی ندارد و درب برنجی تزئین شده بینیک دیوار سفید روبروی حیاط هیزمشکن هیچ اشارهای به آن که فراتر از یک مدرسه متروکه باشد نمی کند. برای ما دختران آن در مانند ورودی جادویی به دنیای خاص خودمان بود همانطور که از کنار آن عبور می کردیم و وارد مدرسه می شدیم بعد با اشتیاق تمام و غرق در تبسم به لبخند رو به آفتاب زیبام ایستادیم تا از تابش آفتاب لذت ببریم سپس با اشتیاق از پلهها بالا میرفتیم در بالای پله ها یک محوطه بود که درهای آن به همه کلاسها باز بودند. ما کوله پشتی های خود را در اتاق های خود گذاشته و سپس برای ورزش صبحگاهی در زیر آسمان جمع می شدیم در حالی که توجه خود را به مراسم صبحگاهی جلب می کردیم پشت به کوهستان می ایستادیم.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم ميسازد. معمولا هيچ گزينهاي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نميتواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ بهخصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتابکمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماههاي پاياني سال براي بچههاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتابهايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان ميشود. بانک کتاب بيستک با تخفيفهاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانشآموزان و کنکوريهاي عزيز شرايط ويژهرقم زده است.