کتاب حوفل از مجموعه کتابهای انتشارات مایا می باشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است:
جهان برش کوچکی است از حوفل افتاده در شیار چرخه هر چه زمین را به برش های بیشتر تقسیم تو در برش دیگری که قطعا از هم دور افتاده اند. چشمهایم چاله های دماوند از چشمهایم پشت سد کرج پشت سد دز غرق شدهاند چشمهایم را بیاور از آبراهه ها از اقیانوس ها از هر جا آرام گریه می شود. ابرهایی که آسمان را پر کرده دود قطارهایی است که آدم های زیادی را می برند می آورند. به بندر خرمشهر رسیده ام به کشتی کوچک لیورپول که سالهاست کنار اسکله می سوزد سالهاست برای رفتن با خودش جنگ دارد به پرنده های دور دست که بوی غربت بالهایشان را تفتیش کرده و آن سمت جهان فکر می کنم. پل هایی که کمر خم کرده اند سربازان که در روز آفتابی بود پوتین های گل آلودش آن را برق انداخته اند به آن سمت جهان فکر می کنم تصویر زنی در موزه جنگ روبروی میدان ایستاده. از هر راهی به من نزدیک میشوی قبل از مرگ قبل از صدای صبح که از گلوی گنجشکها به روشنی میرود همین چند ساعت مانده ترجیح میدهم صندلی را عقب برگردانم آرام بخوابم. رادیو آواز می خواند ساعتی از روز را میخرم به ساعتی از شب اضافه شود و به نیمه دیگر ماه در تاریکی نور موبایل یادم میاندازد حرف بزنم انگشت روی هر شمارهای میگذارم غرق می شوم. بگو باران صدایت را بیاورد پشت پنجره پشت دکل های بلند خبرهای زیادی شنیده ام. مارها از زبان چه کسی حرف میزنند استخوان در گلوی چه کسی گیر کرده چه کسی اولین بار انقراض کرگدن سفید را شنید چه کسی پوست خرس را پوشید. آدم برفی. آدم برفی دهانت این همه میچکد چرا. جنگل را کبریت کرده ای دنیای کوچک چه کسی را گرم کنی قلب مو نزدیک پاهای یخ بسته ات. چشمهایت دلم را آب کرده سراغ هرکسی را میگیرم میگویی رفته است هیزم بیاورد کبریت میکشی دنیای چه کسی را روشن کنی. سرد حرف میزنی سرد نگاه می کنی احساس کوفتگی دست و پاهایم را به چه چیز گره می زند هر بار زمین می خورم و ذغال ها برایم لبخندت را معنادارتر می کشند آدم برفی آدم برفی پیراهنت این همه می چکد چرا. دیدم با چشمهایم از صورت همهچیز میریزد اشک لبخند زیبایی گل سر با آن همه عطر که از دست هایت گرفته بود. از فیلمهای تاریخی یک نفر بیرون آمد کسانی را نام برد که برای تو مرده بودن از این شناسنامه ها با جلد تاریک تاریخ تولدت را پنهان کردم تاریخ تولدت که چشم روشنی سالهای شمسی بود. از دست هایت عبورم دادی معجزات دریا بود آستین هایم را شکافت و جویندگان نامت رفتن به رمانهای آمریکایی مشهور های فرانسوی به داستان های کوتاه جهان حالا اخبار طوفان غریب الوقوعی را پیش بینی کرده. زخمهایم از دهان تلویزیون سر باز میکنند و پیراهنم در لکههای نفت غرق می شود مادرم میگوید عروس های دریایی رو به انقراض اند. به غار برگشته بودم دنده فسیلها را بشمارم از تمدن جدید روی سنگ چیزی بنویسم. آبشارها از گیسوانت پایین آمدند برجها از انگشت هایت شانه ام را پوشاندی بامبوها در خون گرمم روییدن و تپههای غرب روی سینه ام نشست. از گوشه ی کوه در آسیاب سنگی فرو ریخت. تنهایی خودمان را دنبال کردم. جای اسب های آبی خالی که سنگینی سرم را بگذارم روی شانه هاشان در گریه ام شنا کنند.
بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت میکند. بانک کتاب بیستک امکان خرید اینترنتی کتابهای مختلف را با ۲۰ تا ۵۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان فراهم میسازد. معمولا هیچ گزینهای در کنار کیفیت کالای اجناس یک فروشگاه به جز تخفیف، نمیتواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد؛ بهخصوص اگر این تخفیف مربوط به فعالیت خرید و فروش کتابهای کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این ماههای پایانی سال برای بچههای کنکوری است. در چنین وضعیتی نقش پُررنگ بانک کتابهایی همچون بانک کتاب بیستک، بسیار نمایان میشود. بانک کتاب بیستک با تخفیفهای فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانشآموزان و کنکوریهای عزیز در شرایط ویژهی روزهای پایانی پاییز، زمستان خوبی را برای دانشآموزان عزیز رقم زده است.