عنوان: خرید کتاب شب شمس انتشارات چشمه
کتاب شب شمس از مجموعه کتابهای انتشارات چشمه می باشد که در بخش ابتدایی کتاب آمده است. هی میگویند بجنب زود باش. وقتی میخواهند در این خانه مهمانی برگزار کنند باید مقدمات یک جنگ تمام عیار فراهم شود. فرق چندانی هم به جنگ ندارد. هدف مهمانی کشتن است. آقا محمود بعد ۴ سال دیگر با تمام قواعد این خانه آشنا شده. می داند مهمانی آن هم در خانه حاج محمود شمس درست به مثابه ی جنگ رسمی است. در واقع سالن پذیرایی که می گویند آذر خانم هم در طراحی اش دستی داشته میدان نبردی است برای دفاع از نام های خانوادگی به خصوص وقتی از در حیاط وسط وارد خانه محمود شمس میشویم فضا به جنگیدن وسوسه ات می کند. اول در یک اتاق و بعد در دو متری سالن برای مهمان احتمالی یا بازمانده غریب جنگ باز میشود و او را به جنگی دعوت میکند که بی هوا وسط میدانش پرت شده است. محمود وقتی برای آوردن میوه و شیرینی وارد میشود اگر دور و بر کسی را نبیند وسط آن جا می ایستد تا با خیال پر بودن مبل و صندلی های اطراف دسته چپ را پشت کمر می برد و شمشیر خیالی را به دست راست می گیرد و برای در آوردن قلب دشمن می جنگد. جنگ های خانه های دیگر عمارت جنگ فخر های کوچک از اتاق فکر یا جنگی مقدماتی برای رسیدن به مرحله نهایی. حلت خانه ی یوسف برعکس است تقریبا. دیوانگی که شاخ و دم ندارد. محمود عابد در آرزوی جنگیدن در سالن بود و یوسف شمس خودش را از تمام این خونریزی های شکیل بیرون می کشید. آخر بعضی از خاطرات خیلی سخت جان اند. این را همین تابستان گذشته از زبان یوسف شنید. وقتی برای سوزاندن یک مقدار وسیله به پشت بام رفته بود و با خودش حرف می زد. آخر هم با مشتی خاطرات آبکی به خانه برگشت که نه می شد دوباره سوزاندشان و نه می شد باشان آشتی کرد. اما جنگ اصلی در همان سالن بود. اگر بچه دو سال و ۳ ماهه اش ونگ و ونگ نمیکرد و میگذاشت از پنجرههای حیاط وسط دید بزند بچه بغل گرفتن بهانه خوبی بود برای دیدن جنگ آدمهایی از شهر که کلی به خودشان میرسند و میآیند تا با دیدن مارک لباس های عجیب خوش آوایی که تلفظ شان دیلینگ دیلینگ صدامیدهد کمی به دنیای آدم های سرشناس شهر نزدیک شوند. محمود عابد باغچه را آب می دهد باید آلاچیق را هم تمیز کند. امشب کسی کاری به حیاط وسط ندارد اما باید مرتب باشد به پنجره های بلند تکرار شونده ای نگاه می کند که پشتش سالن جنگیدن است. می تواند چند کلمه یا اصطلاح جدید بشنود و ببیند یا با آدم تازه ی آشنا شود و جلوش دولا و راست شود و بعد بفهمد فلان هتل که قرار است پوز شهرهای دیگر را بزند مال همان بنده خدایی بود که سه ثانیه در چشمش نگاه کرده و او سرش را پایین انداخته. هرکسی از هر جایی که بوده می آید تا خودش را در چشم دیگران فرو کند. با جنگ های کوچک قابل مقایسه نیست جنگ بزرگ جنگی است که تعداد مهمان هایش از ۵۰ رد شود و در کوچه جا برای پارک ماشین ها نمانده باشد. کاش می دانست جنگ امشب بزرگ است یا کوچک. هنگامه صدایش می زند و محمود وانمود می کند نمی شنود. هنگام می آید مقابل دالان ورودی حیاط و میگوید باید داد بزنم همیشه آن هم با این شکم. شیلنگ را میاندازد کف حیاط وقتی زنتان میخواهد به زور بگوید دومی را حامله است سکوت بهترین گزینه است. دم در میگویند خبر مهمی دارند میگویند بگو آقا محمود بیاید.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم ميسازد. معمولا هيچ گزينهاي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نميتواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ بهخصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتابکمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماههاي پاياني سال براي بچههاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتابهايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان ميشود. بانک کتاب بيستک با تخفيفهاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانشآموزان و کنکوريهاي عزيز شرايط ويژهرقم زده است.