کتاب گنج نامه از مجموعه کتاب های انتشارات افق میباشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است:
آنچه در این کتاب گرد آورده ایم سه داستان از ویلیام فاکنر است که همگی در باره گنج اند برای همین اسم این مجموعه را گنجنامه گذاشتن تو پیوست هم این سه داستان را همراهی می کنند داستان ها درباره گنج نمکی است که وجه تسمیه و توضیحش در مطلب گنج نمکی آمده است. یکی از این سه داستان گنج نمکی طلا همیشه نیست با همین عنوان در رمان نویسنده و به وسیله خود او منتشر شد و اکنون در مجموعه داستان هایش موجود است داستان دیگر گنج هیچ گاه به اسم خودش منتشر نشد و فقط به صورت جزئی از یک رمان انتشار یا آن هم یک بار دو دقیقه بار اول در رمان دهکده و دفعه ی دوم به صورت فصل دوم رمان اسب های خالدار دلایل این کار را در مقدمه داستان گنج توضیح دادم این اولین بار است که داستان گنج به اسم خودش منتشر می شود. داستان سوم عمه مولی از طریق اصطلاح ترجمهای تالیفی است به این معنا که اصلاً در مجموعه موسی نازل شو به صورت پراکنده آمده است در واقع فاکنر این را جزو وجوف داستان بلند تری عمدتاً داستان آتش و اجاق آورده است. من این بخش ها را از بقیه جدا کردم کنار هم گذاشتم تا از مجموعه شان داستان عمه مولی فراهم آمد حیف بود عمه مولی و همسر گنج یابش دیده نشوند و فقط در خدمت داستان دیگری باشند آن داستان آتش و اجاق هم دستاوردهای خود را دارد و به هر صورت به زندگی خود ادامه می دهد امیدوارم عمه مولی هم زندگی خوبی داشته باشد. داستان های گنج نمکی از نظر مضمونی دوسویه دارند سویه اولشان همان موضوع گنجه قلابی است این که اصلاً دنبال چه میگردیم گنج کجا بود از دور درخششی میبینم اما طلا نیست سویه دوم ریشه در این رباعی خیام دارد آن قصر که جمشید در او جام گرفت آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت بهرام که گور میگرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت یعنی شاید از این قصر که برپاست خرابه ای بیش باقی نخواهد ماند خانه درندگان و مارمولک ها جغدها و غراب ها خواهد شد اما چون قرار بود در این خراب جای گرفتهایم و به قول مسعود سعد سلمان بودم حذور همچو غرابی برای آنک همچون غراب جای گرفتم در این خراب. رباعی آن قصر که جمشید در او جام گرفت در متن های مختلف جایی ثابت ندارد و تقریبا هر مصححی این رباعی را در جایی آورده. مثلاً صادق هدایت در ترانههای خیام این را در ردیف رباعی پنجاه و چهار قرار داده در حالی که در ترجمه انگلیسی فیتز جرالد در شماره هجدهم رباعیات خیام آمده است. فاکنر داستان گنج را با الهام از همین شعر خیام نوشت. به گفته ی جوزف بلوتئر ۱۹۲۳ تا ۲۰۱۲ دوست نزدیک فاکنر و از صاحب نظران درباره ی آثار او آشنایی فاکنر با خیام قبل از سال ۱۹۲۰ باز می گردد. او در اواخر این سال داستانی در شش صفحه نوشته به عنوان رباعی هجدهم عمر بعد از روایت های دیگری هم از این داستان نوشته کوتاه تر بودن اینها هیچ گاه منتشر نشدند و به لطف مکرر متن های دست نویس و همینطور تایپی آنها را دیده است رباعی هجدهم عمر بعدا تکامل یافت. و به داستان جنگ و روایت کوتاه در آن مارمولک ها در قصر جمشید تبدیل شد در داستان رباعی هجدهم عمر اسم راتلیف سورات بود. بلوتنر نه تنها دوست نزدیک فاکنر بود به او خدمت بسیار هم کرد نامههایش را جمع آوری و منتشر کرد داستانهای انتشار نیافته اش را همینطور آنهایی را که گوشهای در مجلهی چاپ شده بودند با زحمت فراوان پیدا کرد و انتشارشان داد و بعضی از داستانهایش را که به عنوان بخشی از یک رمان منتشر شده بود به اصل شان بازگرداند و به صورت مستقل چاپ کرد تا آخر این لحظه حیات واکنش در کنارش بود در آن روزهای آخر که فاکنر به علت سکته قلبی در بیمارستان بود چنان به او محبت میکرد و نگرانش بود که پرستاری از واکنش پرسید آقا پسرتون هستند تا فاکنر جواب داد بله پسر معنویمه. کمی بعد از این فاکنر رفت که رفت.
بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت میکند. بانک کتاب بیستک امکان خرید اینترنتی کتابهای مختلف را با ۲۰ تا ۵۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان فراهم میسازد. معمولا هیچ گزینهای در کنار کیفیت کالای اجناس یک فروشگاه به جز تخفیف، نمیتواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد؛ بهخصوص اگر این تخفیف مربوط به فعالیت خرید و فروش کتابهای کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این ماههای پایانی سال برای بچههای کنکوری است. در چنین وضعیتی نقش پُررنگ بانک کتابهایی همچون بانک کتاب بیستک، بسیار نمایان میشود. بانک کتاب بیستک با تخفیفهای فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانشآموزان و کنکوریهای عزیز در شرایط ویژهی روزهای پایانی پاییز، زمستان خوبی را برای دانشآموزان عزیز رقم زده است.