گزیده کتاب یک هفته در فرودگاه نشر چشمه هرچند دنیاهای تجارت و هنر اغلب نام روحانی ناراضی از یکدیگر بوده اند و هر کدام آن دیگری را با ترکیبی از تحقیر و پارانویا دیده من احساس کردم به دور از ادب خواهد بود اگر پیشنهاد تلفن کننده را صرفاً به این دلیل رد کنم که شرکت در آزمون قضا تدارک می بیند و میزبان تکنولوژی هایی است که احتمالاً در افزایش متوسط دمای هوای کره زمین نقش دارند قطعاً لکه های سیاهی در سابقه این شرکت هوایی بود ناشی از آرزوی مدامش برای سیما ریختن بر روستاهای قدیمی و توانایی اش در تشویق ما به گشتن دور دنیا و رفتن به سفرهای غیر ضروری در حالیکه کیف های مان پر از جانی واکر و عروسک های خرسی است لباس محافظان خانواده سلطنتی بریتانیا را به تن دارند اما سابقه خودم هم چندان عاری از لکه نبود و در موقعیت این بودم که بتوانم قضاوت کنم فهمیدم که پول انباشته در میدان نبرد یا در بازار را میتوان منصفانه به سمت اهداف زیبایی شناختی متعالی تر هدایت کرد به دولتمردان بی حوصله یونان باستان فکر کردم که غنیمت های جنگی شان را صرف ساختن معابد آتن کردند و نجیب زاده های بی رحم رنسانس که سرخوشانه نقاشیهای آبرنگ ظریفی را به افتخار بهار برای ترسیم روی دیوار ها سفارش می دادند به علاوه و کسل کننده ترین که به نظر می رسید تغییرات تکنولوژیکی دارد به تنفس طولانی و مبارکی پایان میدهد که نویسندگان در آن می توانستند با فروش کتاب هایشان به عدهای بیشتر بقا یابند تهدید اینکه از نوع وابستگی مستر بانهای به سخاوتمندی حمایت کنندگان فردی ناگزیر شود همچنان که داشتم به این فکر می کردم که به استخدام فرودگاه درآمدن چه معنایی میتواند داشته باشد با خوشبینی محزونی به نمونه تامس هابز فیلسوف قرن هفده متوسل شدم که هیچ اهمیت نمیداد کتابهایش را با دستمزدهای ارل های دونشر بنویسد و همیشه در مقالاتش اظهارات سلیس و شیوایی به آنها تقدیم کند و حتی اتاق خواب کوچکی بغل سرسرای خانه شان هاردویک هال در داربیشر از آنها هدیه بگیرد زیرک ترین نظریهپرداز سیاسی انگلستان سال ۱۶۴۲ هنگام تقدیم کتاب شمش به ویلیام دونشایر متکبر چنین نوشته بود متواضعانه کتابم را به محضر شما تقدیم می کنم امیدوار است که پروردگارا زمان روزهای زیادی در جایگاه زمینی و بسیار بیشتر در اورشلیم آسمانی به شما عطا کند در مقایسه با این رئیس من کالین متیوز مدیر کل بی ای ای و مالکیت هیثرو کم توقع ترین کارفرمای ممکن بود هیچ تقاضای از من نداشتن اهدایی ۹ تا یک ارجاع ساده به امکاناتش در آن جهان کارکنانش تا آنجا پیش رفتند که آشکارا به من اجازه دادند درباره فعالیتهای فرودگاه گستاخ میکنم با وجود چنین آزادیهای احساس کردم در چارچوب سنتی هستم که در آن تاجری ثروتمند وارد رابطه با هنرمندی می شود و کاملاً خودش را برای رفتار یاغی گرانه هنرمند آماده میکند انتظار رفتار خوب ندارد اینها را میداند و کما بیش از این فکر خوشحال است که میمون محبوب کاسپین را به هم خواهد ریخت چنین صبوری گواه نهایی قدرتش است کارفرمای جدیدم در هر مراسمی به ترمینال جدیدش می بالید و حق هم داشت دنبال راهی بود تا از زیبایی هایش داد سخن بدهد و باز هم حق داشت ساختمان شیشه و فولاد مواج بزرگترین ساختمان محوطه بود که ۴۰ متر ارتفاع و ۴۰۰ متر طول داشت یعنی ابعاد ۴ زمین فوتبال و درعینحال کل ساختمان حس سبکی مدام براحتی به آدم می داد مثل ذهنی باهوش که خیلی راحت با پیچیدگی درگیر میشود سوسوی نور های یاقوتی رنگش را میشد هنگام غروب از وینزور کسل دید اشکال ترمینال داشتند و عدهای مدرنیته را تجسم می بخشیدند
نویسنده: آلن دوباتن
مترجم" مهرناز مصباح
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب یک هفته در فرودگاه نشر چشمه سری کتاب های سبک زندگی را به شما دوستان توصیه می کند
گاهي اوقات تجربهي يک بار خريد از بانک کتابي با مزاياي ويژه ميتواند مسبب عادت هميشگي براي ساير خريدهاي اينترنتي شود. حال اگر افراد مراجعهکننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتي از نوع کميابترين آن به بانک کتاب بيستک، در کمترين مدت، سفارشات را درِ منزل تحويل ميگيرند، بيشک در ادامهي راه خريد خود، بانک کتاب بيستک را به فراموشي نخواهند سپرد.