گزیدهای از کتاب ادبی اسب سرخ نشر مجید جان اشتاین بک اساساً است سرخ را به صورت چهار داستان کوتاه و مستقل رقم زده است که در هر داستان مراحل مختلف گذر آیینی جودی تیفیلین از کودکی به بزرگسالی به تصویر کشیده شده است در هر داستان یا به اعتباری در هر فصل اشتاین بک با دقت و مهارت تمام شرایط خاصی را کنار یکدیگر قرار داده که جودی کودک و سپس نوجوان باید با آن شرایط مواجه شود از طریق بهره گیری از نمونه های روشن و نیز استعارههای هوشیارانه اشتاین بک بر برخی خصوصیات جودی انگشت تاکید می گذارد و نشان میدهد چگونه شخصیت اش در طول این چهار فصل مسیر بلوغ را در می نوردد با تعامل دقیق تر در شیوه هایی که اشتاین بک برای نشان دادن این تحولات و تغییرات در جودی به کار میگیرد دریافت دقیقتری نیز میتوان از مهارتها و قابلیتهای نویسنده و درک عمیقتری از خود داستان کسب کرد نخستین فصل کتاب ره آورد عنوان دارد و در این فصل است که برای نخستین بار جودی به خواننده معرفی می شود و گاه با نام پسر خوانده می شود اشتاین بک در همان آغاز مینویسد جودی پسر ۱۰ ساله است و تردیدی در باب سن وسال جودی باقی نمیگذارد که جودی بچه سال است و تا مرد شدن و حتی نوجوانی سال ها فاصله دارد جودی در عین حال بسیار مطیع است آنگونه که اشتاین بک او را معرفی میکند وقتی می شنود که مادرش زنگ سه گوش را به صدا در آورده به نشانه این که باید از بستر بیرون آید و برای صرف صبحانه به آشپزخانه برود تردیدی به خود راه نمیدهد که باز هم در بستر بماند و اندکی بیشتر یله شود نافرمانی حتی به مغزش هم خطور نمیکند جودی دست و صورت میشوید و شرم گرانه و یا حداقل محجوبانه از ما در فاصله میگیرد وقتی پشت میز مینشیند با نوک قاشق لکه خونی را از زرده تخم مرغ بر میگیرد و با این تصویرسازی اشتاین بک معصومیت جدیدی را نشان میدهد که نه تنها مطیع و سربه زیر است که درکی از مفهوم جفت گیری مرغ و خروس و ندارد و او در سن و سال قبل از دریافت مفاهیم جنسیتی است بیلی باک کارگر مزرعه به جودی می گوید که آن لکه خون نشان باروری است که خروس از خودش به جای گذاشته نکته اینجاست که این تذکر را نه مادر جودی و نه پدر خشک و جدی اش به او میدهند و در صفحات بعد است که میخوانیم بیلی همان شخصی است که در قبال جودی مسئولیتهای بسیاری دارد نکته قابل اعتنا اینجاست که بیلی کارگر مزرعه صبحگاهان با افراد خانواده ارباب صبحانه می خورد که مالک مزرعه و همسر و فرزندش نیز می خورند و وقتی در فصل پایانی مهمان ناخوانده ای سر می رسد او نیز در آشپزخانه آنان جایی برای نشستن در جمع پیدا میکند شیوهای که با ما ایرانیان مهماندوست بسیار متفاوت است که کارگر را در گوشه حیاط می نشانیم با غذایی جداگانه در صفحات کتاب که پیش میرود خواهان همراهی پدر و بیلی برای بردن گله به شهر برای کشتارگاه است که اگرچه با درخواست او مخالفت میشود اما نشانی است که از بالا دیده شدن جودی سخن میگوید که میخواهد به دنیای مردان گام نهد بهرغم همه نا آگاهیها و معصومیت هایش هر چند جسارت آن را ندارد که از پدرش چنین همراهی را طلب کنند تلمیح دیگر از بزرگتر شدن و متحول شدن جودی در شهر است که اشتاین بک از بالا رفتن جودی از تپه و از آن فراز به مزرعه نگریستن دست می دهد در آنجاست که در حال و هوای مزرعه تغییری را حس میکند که برایش نا آشناست و تازه هایی را درمی یابد در این مرحله از قصه اشتاین بک لاشخور را تصویر میکند که نمادی از مرگ است چه جودی ممکن است با برخی از جنبه های طبیعت بیگانه باشد او با چرخه زندگی و مرگ بیگانه نیست از حضور لاشخورها آشفته میشود اما درک میکند گرچه خیلی تلخ است اما وظیفه آنان پاک کردن زمین از لاشه هاست مرگ یا اعتباری جسد مرده به لاشخورها حیات و زندگی می بخشد و لاشخور ها به نوبه خود زمین را از آلودگی میرهاند آنقدر بزرگ شده که به این سطح از عقلانیت برسد با این حال باید تجربه از دست دادن و مرد را در سطحی هیجانی و عاطفی درک کند
نویسنده: جان اشتاین بک
مترجم: مهدی افشار
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب اسب سرخ نشر مجید از سری کتابهای ادبی و داستانی به شما علاقه مندان پیشنهاد می کند
گاهی اوقات تجربهی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه میتواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعهکننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیابترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل میگیرند، بیشک در ادامهی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.