گزیدهای از کتاب ادبی تب قدیمی نشر ایهام ۱. از آسمانم که گذشتی افسون نگاهت را در چشمانم بریز و جادوی آغوشت را برایم هدیه بیاور سرخی بوسه ات هنوز لب هایم را به بازی گرفته است ۲. هنوز تکه های آن شب در پایم فرو میروند چیز زیادی یادم نمی آید فقط میدانم سرخی خونت مزه شور خوشبختی میداد ۳. از دیشب که آن غریبه گفت فردا برای همیشه می روم تمام شب یک غریبه به خواب من سرک میکشید و امروز او را دیدم گوشه آینه تنها ایستاده بود تمام تلخی غربت را تف کرد توی صورتم و برای همیشه رفت ۴. با اینکه خون در رگ هایم ایستاده بود قلبم به شدت میزد ترسیدم شعری که روزی در اینستاگرام از دهانت پرید به چشم هایم سرایت کرده باشد ۵. ماه من امشب همه جا سرشار از حضور عریان توست شانههای کوه پیشانی جاده آغوش بلوط های زاگرس شاید روسری تو در خواب سنجاب ها بر بلوط های گم شده افتاده است ۶. از تو با یک قرص خواب هم میتوان دل برید اگر در خوابم نبودی ۷. ماه بی هیچ مکثی از روی خانه ی ما گذشت گل های خشکیده را دور از چشمش به رفتگر بخشیدم دیگر گلی نخواهم چید ۸. آخرین پرنده ای که اهل همین درخت بود امروز پر کشید و رفت و تنها شاخه ای که زیر پایم نشسته بود ناگهان شکست راستی اندوه تو بر کدام دیوار تکیه خواهد زد
شاعر: مسعود شیری
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب تب قدیمی نشر ایهام از سری کتابهای ادبی و داستانی به شما علاقه مندان پیشنهاد می کند
گاهی اوقات تجربهی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه میتواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعهکننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیابترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل میگیرند، بیشک در ادامهی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.