دیگر وقت آن بود که مانونگو ورا آدم دیگری بشود. اما چطور؟ او که نمیتوانست با توسل به جادو و جنبل عهد عتیق بدل به جغد ظلمت نشینی شود که هر شب مثل طالع نحس بالای برجی ویران میگردد و بالوپر میکوبد یا به جلد ماری برود و پاشنه آدمی را بگزد که فریادهای شبانهاش در گلو خفه شده. پس ناچار بود هرطور که شده دست به تغییر وضعیتی بزند که سبب شده بود با خود احساس غریبگی بکند. شکلش قوارهاش باید عوض میشد. مثل سبلان آرام مهی که جزیرهای را بدل به کوه دریاچهای را بدل به دریا و رود یا بدل به کشتی میکند. یا از قایقی پارویی گاوی یا جیپی میسازد مهی که سرانجام یخ میبندد و به هیئت باران سیاه درمیآید و گاه چند هفته میبارد و شهرها و دهکدهها را میروبد و میبرد.سفر کردن آسان است و این را چه کسی بهتر از مانونگو میدانست که سرنشین همیشگی قسمت درجهیک جمبوجتهایی بود که او را از رم به توکیو و از لسآنجلس به آمستردام میبردند؟ اما سفر کردن چیزی را عوض نمیکند چهار شب آکنده از موفقیت در فلان هیلتون یا شراتون یا هالیدی این، درست مشابه چهار شب در هر هیلتون یا شراتون یا هالیدی این دیگر است، هر کجا که باشند. سفر کردن به این خاطر که دیده شوی یا شنیده شوی، به این معنی است که نه میبینی و نه میشنوی.مانونگو ورا خوانندهی انقلابی شیلیایی که کمی قبل از کودتای پینوشه از شیلی خارج شده و بعد از کودتا به پاریس رفته در چند سال نخست بعد از کودتا با ترانههایش زبان گویای وطن خفقانگرفتهی خود شده و در میان جوانان اروپا جایگاهی بیمانند پیدا کرده. اما حالا، دوازده سال بعد از کوتای ۱۹۷۳ دیگر نه اعتقادی به آنچه میخوانده دارد و نه چشمانداز امیدبخشی پیش روی خود میبیند. دیگر نمیخواهد به خودش و مخاطبانش دروغ بگوید. از سوی دیگر صداهایی مرموز او را به سوی وطنش میخوانند. پس به این امید که هستی تکهتکهشدهی خود را به هم پیوند بدهد به شیلی بازمیگردد. اما آنچه در وطن مییابد دور از انتظار اوست… حکومت نظامی بیش از هرچیز توصیف جامعهای دیکتاتوری پینوشه است روزگاری که از احزاب سیاسی جز سایهای باقی نمانده و اپوزوسیون منفعلتر از آن است که دربارهی موضوعی به توافق برسد. دوستان مانونگو که زمانی در حزب کمونیست و جنبش چپ انقلابی فعال بودهاند از سیاست کنار کشیدهاند. هرچند دیکتاتوری سیاست را چنان به آنها تحمیل کرده که انگار تنها حرف آبرومندانه نزد آنها سیاست است. درواقع سیاست غباری شده است در برابر دیدگانشان چنانکه بذر هیچ اندیشهی دیگری در ذهنشان جوانه نمیزند.زندگی تمام آدمهای جامعه از سیاست اشباع شده است. اگرچه مشارکت در سیاست هم محال است چرا که رژیم سیاست را در انحصار خودش گرفته. اینگونه، آرمانها فرصت تحقق ندارند و بیمعنی میشوند.حکومت نظامی زندگی درونی و بیرونی آدمهایی را از اقشار مختلف جامعهی شیلی در دوران خفقان آور دیکتاتوری شیلی به تصویر میکشد. شخصیتهایی از سه نسل متفاوت که بیزاری از نظام سلطه آنها را بههم پیوند میداد. از میان شخصیتهای رمان جودیت دختری از طبقهای بورژواست که از نوجوانی مسیرش را از خانواده جدا کرده و از رفاه و امنیت دست شسته و خود را وقف مبارزه در راه آرمان انتزاعی عدالت اجتماعی کرده است عملی که حتی از نظر همحزبیهایش برای دختری از این طبقه احمقانه شمرده میشود. در روزگار پُرجوشوخروش دانشجویی جودیت خودش را عنصری فعال در جوانان کمونیست نشان داده بود. او حتی لحظهای آسایش را بر خود حرام میداند و گمان میکند باید همان سرنوشت رفقایش را داشته باشد و گرسنه و رنجور از این خانه به آن خانه و از شبی به شب دیگر سرگردان باشد تا نفرت از قاتلان رفقایش فروکش نکند. بالاخره مدتی روانهی یکی از بازداشتگاههای مخوف زندانیان سیاسی میشود. نویسنده در حکومت نظامی صریحاً بین بازداشتگاه زندانیان سیاسی و بند عمومی تفاوت قائل میشود چراکه شکنجهگران چیرهدست راهی به بند عمومی ندارند. دوران شکنجه و اقامت جودیت در بازداشتگاه هرچند پنج روز بیشتر نیست بر نفرت و انگیزهی انتقام او میافزاید، آنچنانکه سالهای سال به انتظار فرصتی مناسب برای انتقام میماند. لوپیتو نیز که در همهجای داستان به ظاهر رقتانگیزش اشاره شده مردی خودباخته و سرخورده از تمام ایدئولوژیهاست. در روزگار دانشجویی شعرهای انقلابی میگفته اما بیش از ده سال است که دست به قلم نبرده است. او نه ظاهر زیبایی دارد و نه رفتاری سنجیده و موقر. البته دوستان خیرخواهش مانونگو و جودیت که میدانند لوپیتو همیشه از نعمت بخت و اقبال محروم بوده تحقیرکردن او را مجاز نمیدانند و نگاههای ترحمآمیزشان را از او دریغ نمیکنند. لوپیتو دقیقاً واقف به اوضاع درونی و بیرونی خودش است. دربارهی هر موضوعی ابراز وجود میکند رمان، شعر، موسیقی. اما حرفهای او هم مانند جودیت درنهایت به سیاست منتهی میشود.او بهرغم تمام مصیبتها و موضع گیریهایش علیه نظام حاکم همچنانکه منتقد حکومت است، خودش راعامل بدسرشتی اش میداند.
کتابهای مورد نیاز کنکور معمولا از اوایل سال تحصیلی یا حتی قبلتر از آن آغاز میشود؛ اما دانشآموزانی هستند که به دلایلی، خرید کتابهای مورد نیاز خود را به تعویق انداختهاند یا کتابهای فعلی، نیازشان را برطرف نمیکند. در این راستا بانک کتاب بیستک رسالت خود را در این میبیند که برای رفع نیاز و تأمین علایق عزیزان در تمام طول سال تحصیلی با ارائهی بهترین کتابها از انتشارات برند و صاحب نام کشور تلاش کند و محصولات یادشده را با بهترین شرایط و بالاترین تخفیف ممکن در اختیار علاقهمندان قرار دهد.