عنوان: خرید کتاب وقتی نیچه گریست انتشارات حباب
کتاب وقتی نیچه گریست از مجموعه کتاب های انتشارات حباب می باشد که در بخش ابتدایی کتاب آمده است. رمان یالوم را میتوان در ژانر قصه های تاریخی قرارداد. در این رمان ها شخصیت ها با نام واقعی خود ظاهر میشوند و صحنه ها بر اساس حقایق تاریخی هستند. نیچه فیلسوف مشهور دکتر ژوزف برونر روانشناس مشهور وینی که یکی از پایه گذاران روانشناسی نوین است و لو آندریاس سالومه نویسنده مشهور روسی و معشوقه نیچه شخصیتهای اصلی این داستان را تشکیل می دهند. این رمان بیشتر از زاویه دید سوم شخص نوشته شده است. خواننده کتاب همواره میتواند تفکرات دکتر برونر را در سراسر داستان مخصوصاً در گفتگوهای بین نیچه و برونر بشنود. در آغاز داستان کاملا مشخص است که دکتر برونر مرد قدرتمند و فروتنی است. در بیشتر کتاب به دلیل زاویه دید محدود نیچه همچون یک معما باقی میماند و نویسنده برای جبران این موضوع نامه هایی که توسط نیچه نوشته شده اند را به متن وارد می کند. در سال ۲۰۰۷ فیلمی به کارگردانی پینچاس پری از این داستان و در ژانر درام ساخته شد. دکتر برونر.. باید در مورد موضوعی بسیار مهمی ملاقات تان کنم. آینده فلسفه آلمان در وضعیت بحرانی قرار دارد دیدار ما ساعت ۹ صبح فردا در کافه سورنتو. این یادداشت بسیار جسورانه بود. سالها بود که کسی چنین گستاخانه او را مورد خطاب قرار نداده بود. هیچ راهی هم نبود که به این شخص بگوید ساعت ۹ صبح زمان مناسبی برای ملاقات نیست چون خانوم برونر دوست ندارد تنهایی صبحانه بخورد چون دکتر برونر در تعطیلات به سر میبرد و این موضوع حیاتی برای هیچ اهمیتی ندارد در واقع دکتر برای خلاص شدن از شر هم این موضوعات حیاتی به ونیز آمده بود. با این حال ساعت ۹ صبح در کافه سورنتو چهره اطرافیان را بررسی میکرد و در این فکر بود که کدام یک از این افراد میتواند لو سالومه گستاخ باشد. جناب باز هم قهوه میل دارید. برونر رو به پیشخدمت سرش را تکان داد و تایید کرد. پیشخدمت جوانکی سیزده چهارده ساله با موهای مشکی خیس بود که موهایش را روبه عقب شانه میکرد. نمیدانست از کی درحال رویاپردازی بوده است. دوباره به ساعتش نگاه کرد. ۱۰ دقیقه دیگر از زندگی گذشت. چگونه گذشت. طبق معمول او به برتا فکر میکرد برتای زیبا رو که در این دو سال گذشته بیمار دکتر بود. صدای برتر را به یاد آورد که با عشوه گری میگفت دکتر برونر چرا انقد از من میترسید.. او به یاد آورد که وقتی به ورتا گفت که دیگر نمی تواند دکترش باشد تا در جوابش گفت منتظر می مانم شما همیشه تنها مرد زندگی من میمانید. برونر خود را سرزنش کرد به خاطر خدا دست بردار دست از فکر کردن بردار چشمانت را باز کن نگاه کن دنیا را به درونت راه بده. بن جانش را بالا آورد و بوی خوشایند قهوه را با نفس های عمیق از هوای سرد اکتبر ونیز استنشاق کرد. سرش را برگرداند و اطراف را نگاه کرد. میزهای کافه سورنتو مملو از مردان و زنانی بود که داشتن صبحانه میخوردن اکثرشان توریستهای مسن بودند. برخی در یک دست روزنامه داشتند و در دست دیگر قهوه. در برای میزها ابری پولاد فام از کبوتران در فراز و نشیب بود. آب راکت نهر زرگ که از انعکاس کاخ های بزرگ اطراف ساحل میدرخشید با حرکت قایق آرامشش را از دست میداد. دیگر قایق ها هنوز در سکون بودند و به صورت اریب در کنار نفت به سر می بردند گوی دستی عظیم الجثه تصادفا نیزه هایی رابطه دو طرف رودخانه پرتاب کرده بودند. برونر به خود گفت. بله درست است به اطرافت نگاه کن تو احمق. مردم از اقصا نقاط جهان به اینجا آمدند تا او نیز را ببینند مردمی که تا این زیبایی را نبینند راضی به مرگ نمی شوند.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم ميسازد. معمولا هيچ گزينهاي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نميتواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ بهخصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتابکمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماههاي پاياني سال براي بچههاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتابهايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان ميشود. بانک کتاب بيستک با تخفيفهاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانشآموزان و کنکوريهاي عزيز شرايط ويژهرقم زده است.