هنگام غروب است و انگار در حال مردن هستم اشکال شومی تختم را احاطه کرده است مانیتورهای ضربان قلب کپسول اکسیژن کیسههای سرم و لوله های پلاستیکی همگی احشاء مردن را نشان میدهند پلک هایم را روی هم میگذارم و درون تاریکی سرازیر میشوم اما بعد از رختخوابم بیرون میآیم و به سمت درب بیمارستان میروم و زیر نور آفتاب وارد شهر بازی گلن اکو میشوم جایی که یکشنبه های تابستان های زیادی را آن جا گذراندهام میتوانم صدای چرخ و فلک را بشنوم هوای مرطوب و چسبناک ذرت کاراملی و سیب زمینی را نفس می کشم و مستقیم به طرف جایگاه قلعه خرس قطبی میروم تا برای تونل وحشت بلیط بخرم هزینه بلیط خانه وحشت را میدهم و منتظر میمانم تا اتاقک واگن بعدی بیاید سوار میشوم و نرده محافظ را می بندم و برای آخرین بار چشم می گردانم و او را در میان جمعیت کوچکی از تماشاگران می بینم هر دو دستم را بالا می آورم و با صدای بلند طوری که همه صدایم را بشنوند میگویم مامان مامان درست در همان موقع اتاقک شروع به حرکت میکند و از میان درب دو لنگه ای رد می شود به عقب تکیه می دهم و درست قبل از اینکه تاریکی مرا ببلعد دوباره مامانم را صدا میزنم مامان من چطورم مامان چطورم حتی با اینکه سعی می کنم سرم را از روی بالش بلند کنم و رویا را در هم بشکنم اما کلمات در گلویم گیر میکنند مامان من چطورم مامان چطور به نظر میرسم اما مامان دو متر زیر خاک است ده سال است که در تابوت ساده ای از چوب درخت کاج در قبرستان آناکوستیا در واشنگتن دی سی دفن شده است چه چیزی ممکن است از او باقی مانده باشد حدس میزنم فقط استخوان باشد شک ندارم که میکروبها تمام گوشیت های او را تجزیه کردهاند شاید تارهایی از موهای خاکستری رنگش باقی مانده باشد یا برخی از غضروف و استخوان های ران و درشت نی او هنوز سالم باشد و البته حلقه ازدواجش هم است در میان استخوان های به جامانده حلقه نقره حکاکی شده ای که پدرم بعد از آمدنش از روسیه به نیویورک که نصف جهان دورتر بود از محله استریچ در خیابان هستر برایش خریده بود بله مدتها گذشته است ۱۰ سال است که پوسیده و خرد شده است و جز همین چند تار مو و استخوان غضروف و حلقه نقره ای چیزی از او نمانده است البته تصویر محو او در میان خاطرات و رویاهایم چرا در خواب هم برای او دست تکان میدادم من که سالهاست دیگر این کار را نکرده ام و آن را رها کردهام چند سال میگذرد شاید دههها شاید هم یک قرن پیش بعد از ظهر یک روز از زمانی که هشت ساله بودم و مرا به سالن سینمایی سیلوان که در نزدیکی فروشگاه پدرم قرار داشت برده بود در آنجا با اینکه صندلیهای خالی زیادی بود ولی خودش را روی اولین صندلی انداخت و پسری که کنار آن صندلی نشسته بود و یک سال از من بزرگتر بود غرولند کنان گفت جای کسی است مادرم در حالی که روی صندلی جا خوش کرده بود با تمسخر گفت بله بله جای کسی است و با صدای گوش خراش و بلندی طوری که همه بشنوند ادامه داد او جا نگه می دارد چه کار مهمی سعی کردم خودم را در پشتی صندلی قرمز رنگ فرو کنم تا دیده نشوم بعد در تاریکی صحنه تئاتر جرات کردم سرم را کمی بیرون بیاورم و آهسته سرم را برگرداندم و پسر را دیدم که با دوستش چند صندلی عقب نشسته است اشتباه نمی کردم آنها به من نگاه می کردند و به هم اشاره می کردند که یکی از آنها مشتش را تکان داد و با اشاره به گفت بعداً مامان تئاتر سیروان را برایم خراب کرد آنجا دیگر سرزمین دشمن بود منطقه ی ممنوعه حداقل روزهای شنبه اگر می خواستم سریال ببینم نمیتوانستم دیوید اشپیگل نویسنده کتاب فراتر از حد اروین یالوم داستانهای باشکوهی از تجربه غنی و روان درمانگری اش میگوید که دانش گستردهای از ادبیات فلسفه و انسانیت عمیق است او از همان مهارتی که برای تعامل با بیمارانش استفاده می کند خوانندگان را به داستان هایش میکشاند هرولد رامیس کارگردان و تهیه کننده آنالیز این وین یالوم با استفاده از استعاره و خود آگاهی به آرامی ما را به لبه پرتگاه مرگ به مرز جنون و عمق ناامیدی می کشاند دکتر یالوم همانقدر که با بیمارانش از روی همدلی و دلسوزانه رفتار میکند با خوانندگانش نیز این گونه است صداقتی محض و همراهی که میتوانیم در کنار هم با واقعیتهای تاریک وجودی مقابله کرده و معنا و غنای زندگی را دریابیم من یقین دارم که مادرش به او افتخار می کند بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت می کند بیستک کتاب امکان خرید اینترنتی کتاب های کمک درسی و کتابهای عمومی رمان و داستان را با تخفیف و ارسال رایگان فراهم می سازد معمولاً هیچ گزینهای در کنار کیفیت کالای یک فروشگاه به جز تخفیف نمی تواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد به خصوص اگر این تخفیف ها مربوط به فعالیت خرید و فروش کتاب کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این روزهای پایانی سال برای بچه های کنکوری است در چنین وضعیتی نقش پررنگ بانک کتاب هایی همچون بانک کتاب بیستک بسیار نمایان میشود بانک کتاب بیستک با تخفیف های فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانش آموزان و کنکوری های عزیز شرایط ویژه رقم زده است
نویسنده: اروین دی یالوم
مترجم: سمیه شهرابی فراهانی