گزیده ای از کتاب انگیزه نشر نوین چرا بسیاری از رهبران مهمترین مسئولیت هایشان را تفویض می کنند شای دیویس میدانست خیلی زود است که اخراج شود حتی سخت ترین شرکت خصوصی هم طی ۶ ماه مدیرعاملی را که به تازگی ترفیع گرفته اخراج نمی کند سرمایهگذاران شرکت میتوانستند درباره این مسئله بیشتر فکر کنند شرکت گلدن گیت سکیوریتی در دوره کوتاه رهبری شای در معرض شکستن نبود این شرکت که دفتر مرکزی اش در امرویل شهرک اقتصادی در کرانه شرقی سانفرانسیسکو واقع بود همواره در حال پیشرفت بود هرچند که سیر رشدش از اکثر شرکتهای دیگر غرب سانفرانسیسکو که در زمینه امنیت منطقهای فعالند کندتر بود حاشیه سود آنها ثابت بود اما در مقایسه با شرکت آل امریکن آلارم ضعیف به نظر میرسید آل امریکن آلارم مسلط ترین و عظیم ترین شرکت محلی در حوزه ایمنی منزل و کسب و کارهای کوچک بود شای فکر میکرد که مدیران شرکت ۹ ماه دیگر بهوقت میدهند تا شرکت گلدن گیت را دوباره از نوع ارتقا دهد اما او نمی خواست برای ارتقای شرکت آنها موقت منتظر بماند بعد از گذراندن دو دهه تلاش برای بالا رفتن از نردبان پیشرفت رسیدن به پله آخر نمی خواست همه زحماتش را هدر بدهد بنابراین تصمیم گرفت غرورش را زیر پا گذاشته و یک تماس تلفنی عذابآور بگیرد لایت هاوس پارتنرز شرکت مشاوره کوچکی در هف مون بی کالیفرنیا بود که به کار کردن با مشتریان علاقه مند و موفق معروف بود یکی از آن مشتریان شرکت دل مار آلارم واقع در سن دیگو بود این ستاره صنعت امنیت منطقه ای در کالیفرنیا و خاری در چشم شای دیویس به شمار میآمد دل مار و مدیرعامل بریتانیایی است لیام الکوت چه در میزگردهای نمایشگاه های تجاری و چه در مقالات مجلات کسب و کار به واسطه سوددهی دائمی شرکت حتی با نوسان قیمت در بازار و همچنین توانایی غلبه بر رقبای ملی از جمله شرکت آل امریکن دائماً مورد تمجید و تحسین قرار میگرفتند قاعدتاً شای هیچ وقت به این فکر نکرده بود که روزی بخواهد سراغ شرکت مشاورهای برود که با رقیب آشکار می کند اما به حد کافی از امتحان کردن راه های کاملاً جدید ناامید شده بود وقتی با مشاور شرکت لایت هاوس که با دل مار کار می کرد تماس گرفت وی پاسخ داد که باید نظر مشتریانش را در مورد این همکاری بپرسد شای حدس می زد که دیگر پاسخی از وی دریافت نخواهد کرد درست بود اما هرگز نمی توانست پیش بینی کند که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد متنفر بودن از کسی که شناختی از او نداریم و سخت است اما شای در مورد لیام الکوت دقیقا چنین حسی داشت گرچه هیچ گاه به جز دست دادن یا احوال پرسی سراسری در رویدادها و مراسم الکوت را ملاقات نکرده بود اما چند بار صحبتهایش را شنیده و مصاحبه هایی که از وی خوانده بود بیشتر از دفعات این بود که به یاد می آورد او طی سالها تتفر از مردی را در خود پرورانده بود که به نظر میرسید هر آنچه را که شای هنوز نفهمیده است به راحتی انجام میدهد وقتی ریتا دستیار شایع وارد دفتر قید شده و گفت که فردی به نام لیام می خواهد با او صحبت کند شاید گمان می کرد که یکی از مدیران اجرایی خودش دارد با او شوخی میکند اما قبل از اینکه تلفن را بردارد پیش شماره ۶۱۹ را دید و با دقت کرد که شاید دقیقاً رقیبش در سن دیگو پشت خط است نفس عمیق بکشید ولی را به دریا زد و گفت بفرمایید سلام شای لیام الکوت هستم شای فورا متوجه شد که این شوخی نبود با این که حتی از صدای او خوشش نمی آمد تا حدی آرام شد بنابراین تصمیم گرفت که خیلی خوب رفتار کند خب چه کاری می توانم برایت بکنم لیام اولاً می خواهم از اینکه نتوانستم تابستان گذشته برای تبریک ترفیعت به تو سر بزنم عذرخواهی کنم انگار تنبل شدم شای نمی توانست بپذیرد که این مرد راست میگوید اما نمی خواست ادامه دهد بی خیال هر کسی ندونه چقدر سرت شلوغه من که میدونم باور کن
نویسنده: پاتریک لنچیونی
مترجم: مریم شبیری
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب انگیزه نشر نوین از سری کتابهای روانشناسی به شما علاقه مندان پیشنهاد می کند
گاهی اوقات تجربهی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه میتواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعهکننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیابترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل میگیرند، بیشک در ادامهی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.