دیباچه
آیدین آغداشلو ته ۱۴ به عنوان نقاش گرافیست منتقد و کارشناس آثار هنری فعالیت مستمر داشته و در همه آنها بیتردید جزو بهترینها بوده است جامع الاطراف بودن او شاید مهمترین و جذاب ترین خصیصه اش باشد طوری که حجم اطلاعات و دانش و هنری اش در تمام رشته ها به انگیز و بی اغراق کمنظیر و در حیطههای بینظیر است اولین جلسه ما اواخر آذرماه سال ۱۳۷۶ برگزار شد عصر دلنشین یک روز چهارشنبه که در دو هفته بعدی هم تکرار شد این جلسات در دفتر کار استاد برگزار شد یک آتلیه دنج در زیرزمین یکی از کوچه های سهروردی دورتادور قفسه های چشم نواز بود مالامال از کتاب و کنار تر چند تابلو استاد و قطعه هایی از کاشی ها و پوزه های شکسته که بر لطف محیط می افزودند پس از جنبههای اولیه معمول فنجان قهوه بود و چند ساعت گفتوگو ضبط صوت کوچک هم برای خودش کار میکرد غالباً پیروز تلفن هم کشیده میشد تاکسی رشته صحبت را نگسلد اما آدمی با این همه مشغله طبعاً گرفتاری های خودش را دارد و در نتیجه به ناچار جلسات از شکل منظم هفتگی خارج شد و ما همواره گوش به زنگ ماندیم تا استاد لابلای همه مشغولیت ها سر فرصت فرصت مناسبی که در بهترین حالت جسمی و روحی اش باشد ما را خبر کند تا جلسه را بلافاصله برگزار کنیم در نتیجه بعضی وقت ها چهار شنبه ها و جمعه ها و آتلیه هم شد منزل استاد در خیابان نیاوران از داخل منزل که به بهترین شکل آراسته شده بود بگذریم پنجره مشرف به شهر تا بینهایت گسترده تهران گاه آکنده از دو دیدگاه پوشیده از برف گاه با نم نم باران و بالاخره آفتاب سوزان این بود که ماجرا به طول انجامید تا خرداد سال ۷۸ که آخرین جلسه برگزار شد یعنی چیزی حدود یک سال و نیم که تأخیر علتی نداشت جز گرفتاری های بیشمار و فراموشی های مکرر استاد که گاه تا ما را پشت در هم گذاشت اما چه باک که هر جلسه در این بود که به دنیای ما گشوده میشد دانش بیحد و حصر ش با همراهی شیرینی گفتارش از یاد برد همه خلف وعده ها را حاصل به زعم ما بسیار خواندنی است که بخشی که خاطرات دوران کودکی اش را نقل میکند و چه فصولی که به نقاشی و سینما می پردازد که آنجا که از خوشی هایش می گوید و چه جایی که حسرت هایش را برایمان بازگو می کند دوره کردیم همه سالهای آتش و برف را و چه سیر و سفر ای بود هر روزش تا جایی که توانستیم طرفی بستیم و لذت بردیم و همه حرفها شیرین و جذاب بود برایمان و شاید برای شما این گونه بود که سراپا گوش شدیم و بیش از آنکه بپوشیم همچون گفت و گو های مرسوم دائماً سوال کنیم سعی کردیم فقط جرقه بزنیم تا خود پیش برود تا آنجا که دلش می خواهد و بعد جرقه بعدی واقعاً حیف حیف بود که با سوالات کوچک و نامربوط رشته کلام را بگذرانیم و حرف استاد را نیمه کاره بگذاریم گیریم که مصاحبه چندان مطابق الگوهای معمول از کار در نیامده باشد چه باک که اصلاً هدف جزء این نبود اصغر عبداللهی در گفتوگو ایتن با مجله کلک از خاطرات کودکی گفته بودیم اما برای مان بیشتر بگویید که به طور کلی کودکی یک هنرمند چقدر میتواند بر روی خودش و کارش اثر بگذارد در فیلم مکالمه فرانسیس فورد کوپولا ه ست که هیچ وقت یادم نمی رود در این صحنه زن و مرد جوانی دارند در خیابان قدم می زنند و مرد متوجه میشود که توجه زن به جای جلب شده است میرود جلوبندی میبیند زن خیره شده است به پیرمرد ولگردی که چرک ژنده و ژولیده از حال رفته است میپرسد به چه چیز این ویرانه دارد نگاه می کند زن مدتی مکث میکند و بعد میگوید داشتم فکر میکردم که وقتی به این دنیا آمده چقدر پدر و مادرش خوشحال شده اند هر میکنم هر تولدی حادثه دلپذیری است بشارتی است و لابد وقتی من به دنیا آمدهام پدر و مادرم سخت خوشحال شدهاند اما اینکه از آن لحظه تا امروز چه جور گذشته است آسان نیست قضاوتش آدم مشکل میتواند از خودش فاصله بگیرد و از بالا به تماشای عمر سپری شده اش بنشیند و نتیجه گیری کند میشود یک جمعبندی کلی کرد اما مشکل است به هر حال خود کودکی هم خیلی شرکت هست چیزهایی هست که جای خالیشان برای همیشه باقی میماند مثل فقر فقر و جای خالی باقی میگذارد که هیچ وقت پر نمیشود
نویسنده: آیدین آغداشلو
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب هنری از پیدا و پنهان نشر آبان را به شما توصیه می کند
گاهی اوقات تجربهی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه میتواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعهکننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیابترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل میگیرند، بیشک در ادامهی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.