کتاب سیاوشان از مجموعه کتابهای انتشارات نگاه می باشد در بخش ابتدایی کتاب آمده است: احمد شاملو روز بیست و یکم آذر ماه ۱۳۰۴ خورشیدی در خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد من در خیابان صفی علیشاه متولد شده ام در یک خانه قدیمی که اندرونی و بیرونی داشت با هیجده نوزده نفر سرنشین خیابان شباهتی به خیابان زندگی داشت شلوغ و درهم. بعد که وارد اجتماع شدن این صفی علیشاه همه جا حضور داشت و من این شاملوی قرن چهاردهم هجری که بازماندهای از شاملو های عهد محمود افغان بود حس میکردم که همه خیابانهای جامعه خیابان صفی علیشاه است.... کودکی برای من یک کابوس بود. نوجوانی نیز مثل یک کابوس گذشت. جوانی را صرف این کالوس کردم ولی هیچگاه تعبیری قانعکننده برای آن نیافتم. پدرش افسر ارتش بود و هرچند وقت به جایی ماموریت میرفت. بنابراین احمد شاملو دوره کودکی را در رشت اصفهان و شیراز گذران و دوره دبستان را در شهرهای خاش و زاهدان و مشهد طی کرد محیط خانوادگی همه چیز می تواند از من بسازد جز یک شاعر محیط مدرسه داد دبستان بود جهنم بود و تا دبیرستان بود یک گمراهکننده قضاوت خودم این است که شعر در من التیام یافتن زخم موسیقی است من می بایست یک آهنگساز می شدم که فقر مادی و فرهنگی خانواده غیرممکنش کرد.... بعد ادبیات را کشف کردم. اگر پدربزرگ مادری ام همان سالها از دست نمیرفت شاید میتوانست دستم را بگیرد. اما موضوع دیگری که به طور قطع زمینهساز اصلی روحیات من شد و در زندگیم اثر تعیین کنندهای داشت پنج سالی پیش از آن اتفاق افتاده بود حضور ناخواسته اتفاقی من در مراسم رسمی شلاق خوردن یک سرباز در خاش با پرچم و طبل و شیپور و خبردار.... شش سالم بود اما سنگینی شقاوتی که در آن لحظه نتوانسته بود معنی اش را درک کنم تا امروز روی دلم مانده است. بیش از ۶۰ سال پیش و پنداری همین دیروز بود... منظره سربازی که بر نیمکتی دمر شده یکی مثل خودش رو گردنش نشسته یکی مثل خودش رو قوزک پاهاش و یکی مثل خودش با آن شلاق دراز جرمی بی رحمانه میکوبید از جلو چشمم دور نمیشد.... اولین بار که داستان هابیل و قابیل را شنیدم فکر کردم خودم در خاش شاهد عینی ماجرا بوده ام گاهی مفهوم نفر در قالب آن برایم معنی شده از گاهی احساس بی گناهی.... وقتی در سال ۳۳ صبح از بلندگوی زندان خبر اعدام مرتضی کیوان را شنیدم بی درنگ آن خاطره برایم تداعی شد و عصر روزنامه رسید و عکس او را طناب پیچ شده به چوب دار در حال فریاد زدند دیدم دهان ان سرباز جلوی چشمم آمد که به قابیل های خود اعتراض میکرد.... یک اتفاق روزمره که من در شش سالگی بر حسب تصادف با آن برخورد کردهاند به تمامی شد زیر ساخته فکری و ذهنی و نقطه حرکت من.
بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت میکند. بانک کتاب بیستک امکان خرید اینترنتی کتابهای مختلف را با ۲۰ تا ۵۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان فراهم میسازد. معمولا هیچ گزینهای در کنار کیفیت کالای اجناس یک فروشگاه به جز تخفیف، نمیتواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد؛ بهخصوص اگر این تخفیف مربوط به فعالیت خرید و فروش کتابهای کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این ماههای پایانی سال برای بچههای کنکوری است. در چنین وضعیتی نقش پُررنگ بانک کتابهایی همچون بانک کتاب بیستک، بسیار نمایان میشود. بانک کتاب بیستک با تخفیفهای فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانشآموزان و کنکوریهای عزیز در شرایط ویژهی روزهای پایانی پاییز، زمستان خوبی را برای دانشآموزان عزیز رقم زده است.