کتاب عقاب از مجموعه کتابهای انتشارات مروارید می باشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است:
اسماعیل کاداره متولد سال ۱۹۳۶ در گیرو کاستر آلبانی شاعر مقاله نویس و رمان نویس آلبانیایی بیتردید بزرگترین نویسنده معاصر این کشور است. وی پس از اتمام تحصیلات در موسسه گورکی در روسیه به حرفه روزنامهنگاری روی میآورد. حکومت کمونیستی انور خوجه یکی از داستان های اولیه او را به نام شهر بدون تابلو ۱۹۶۰ ممنوع اعلام میکند. کاداره در سال ۱۹۶۳ با رمان ژنرال ارتش مرده به شهرت میرسد و خود را به عنوان استاد داستان کوتاه و قصه تاریخی مطرح میکند. شیوه ی او در یافتن هویت مردم و نحوه ابراز آن در قالب افسانهها و سنن ملی پل سه ستونه ۱۹۷۹ و آوریل شکست ۱۹۸۰ انتقاد هیئت نویسندگان آلبانی را در پی دارد. اگر او خواسته انور خوجه را مبنی بر رهایی از قیمومیت شوروی برآورده میکند زمستان سخت ۱۹۷۸ به این دلیل است که رئالیسم سوسیالیستی ارتودوکس برای کادار هیچ ارزش و اهمیتی ندارد. کوچه مبلغ استقلال و شجاعت ملی در برابر تمامی مهاجمان است. تپه های باران ۱۹۷۰ طراوت نگاهش را از دوران کودکی میگیرد و وقایع نگاری شهر سنگی ۱۹۷۰ و انحرافات استبدادی رژیمی را که مبتلا به پارانویاست برملا می سازد. کنسرت ۱۹۸۸ پوچه انگاری و هم آمیزی که اغلب از دل غصه هایش بیرون می زند یادآور تنهایی یاس آور قهرمانهای کافکاست نویسندهای که پیش از دیگران به شنعت و نکبت خودکامگی پی برد. اسماعیل کاداره از اوایل دهه ۱۹۹۰ در فرانسه زندگی می کند اکنون در تبعید و از بیرون تحولات کشورش پس از سقوط کمونیسم بهار آلبانیایی ۱۹۹۱ و رشته هایی را که کشورهای بالکان را تکان میدهد سه نوحه برای کوزووو زیر نظر دارد. احتمالاً ساعت ۱۰ شب بود بعد ها اغلب این لحظه را به یاد میآورد اما نمی توانست با اطمینان بگوید آیا آن ساعت یکی از لحظات بی ضروری است که طی آن حرکت شروع آن نتیجهای مشخص میشود زیرا تمام چیزهایی که پیامدی دارد طبیعتا پیامد بد نه خوب زودتر انجام شده اند و یا منتظر لحظهای دیرتر در آینده بنابراین بعداً با یادآوری این اتفاق نمی توانست بگوید آیا درک این موضوع در همان لحظه توام بود با هوش داری خاموش مراقب باش و یا اینکه این احساس دیرتر آمد پس از جابجا شدن انبوهی از چیزها در ذهنش. یک شب عادی بود تیره و تار و پیرامونش روشنایی نامتمرکز و پراکنده بود که از دادهها تراوش میکرد آنچنان شبیه که حتی هشدار مراقب باش حتی اگر واقعاً ادا شده و به نظر رسیده بود که از متراکم ترین لایه های شب خارج شده است تاثیری را که انتظار میرود و ایجاد نمیکرد. مادرش وقتی دید که کاپشن تنش میکند از او ترسید کجا می رویم مکس. هر دو برادرش که شطرنج بازی میکردند با حیرت به او نگریستند. شعله کوچکی که در چشمانشان میرقصید تا وقتی که مکس انگشت ها را به لب هایش نزدیک کرد تا به آنها بفهماند که میرود سیگار بخرد تا وقتی که در پشت سرش بست خاموش نشد. خیابان کم و بیش خلوت بود پیاده روی سمت راست به دلیل کارهای عمرانی تقریباً مسدود شده بود کارکنان ساختمان گذرگاهی موقت زیر داربست ها برای عابران فراهم کرده بودم و او در این معبد طبق عادت همیشگی آگهیهای نمایش ها را که اینجا و آنجا چسبانده بودند با نگاهی سرسری خواند. تئاتر ملی ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه رای دیرهنگام. تئاتر کودکان و نوجوانان ساعت ۲۰ مرغ دریایی. بیش از یک ساعت بود که اجرا ها شروع شده بودند حتی بعضی هاشان می بایست به پایان خود نزدیک شده باشند. یکهو سکندری خورد و دستش را طوری دراز کرد که انگار بخواهد یکی از آن آگهی ها را بگیرد. تخته زیر پاهایش فرو رفته بود و قبل از آن که بفهمد تخته برای چه آن جاست به عبارت دیگر روی چه چیزی را پوشانده است چاه یا چوبی تازه علامتگذاری شده احساس کرد که تعادلش را از دست میدهد.
بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت میکند. بانک کتاب بیستک امکان خرید اینترنتی کتابهای مختلف را با ۲۰ تا ۵۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان فراهم میسازد. معمولا هیچ گزینهای در کنار کیفیت کالای اجناس یک فروشگاه به جز تخفیف، نمیتواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد؛ بهخصوص اگر این تخفیف مربوط به فعالیت خرید و فروش کتابهای کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این ماههای پایانی سال برای بچههای کنکوری است. در چنین وضعیتی نقش پُررنگ بانک کتابهایی همچون بانک کتاب بیستک، بسیار نمایان میشود. بانک کتاب بیستک با تخفیفهای فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانشآموزان و کنکوریهای عزیز در شرایط ویژهی روزهای پایانی پاییز، زمستان خوبی را برای دانشآموزان عزیز رقم زده است.